صحبتِ جانانه

جـانـَم بگیــر و صحبتِ جـانانه ام ببخـش

صحبتِ جانانه

جـانـَم بگیــر و صحبتِ جـانانه ام ببخـش

صحبتِ جانانه

"بســـمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم"

عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ

وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ

وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

مثل مادر

پنجشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۳۱ ق.ظ

این روزها حتی نسبت به آدم های بزرگتر از خودم هم حس مادری دارم. مثلا همین امروز که پست وبلاگ آسیاب را می خواندم،  دلم حس مادری را داشت که فرزندش را گذاشته توی دنیا و رفته پی ادامه ی مسیر جاودانگی اش. می خواستم به فرزندم بگویم، آرام باش فرزندم، با قوت ادامه بده، عشق جاری شده بین ما تنها شمه ای از عشق بی کران خدا به مابوده و هست.

به تو از این جهت که مادری عاشقانه همه جوانب جسم و جانت را در آغوش پر مهر پرورانده تا قد و قواره ات از هیکل زنانه ی او درشت تر شده و دیگر در دامن او جا نمی شوی ولی همچنان و همچنان تمام قلب او تمام قد هوای تو را دارد، و به من از این حیث که قلبم آکنده از عشق بنده ای از بندگان خداست، که روح ش و جسمش و جانش همه و همه در دست خداست و از اوست و به او باز می گردد، فقط اینجا من محملی برای بالیدن او شده ام، رحمم محل نزول رحمت خدا به اوست، دامن و آغوشم مأمنی برای پناه گرفتن تن نازک بنده ی نو عهد خدا می شود، با دست و آغوش من شمه ای از عشق خدایش به او چشانده می شود، و قلبم شهود می کند کمی از اینهمه عشقی که او به بنده ای از بندگانش دارد. همان خدایی که ما را با عشق خودش که مابین ما جاری کرده می آزماید، باشد که حق رابطه ها را ادا کنیم...


سلام:)

  • صحبتِ جانانه