نامه ی کاغذی
اول صبح صدای در بلند. از اونجاییکه همه سرکار رفته بودن یا مدرسه و...فقط من خونه بودم و لاجرم این من بودم که باید صدای در رو پاسخ می دادم. پستچی بود. معمولا آقای برادر یا آقای پدر سفارشاتی می دن و پستچی بسته زیاد میاره در خونه. منتهی این دفعه یه نامه بود. پرسید: خانم فلانی؟ و با سر تایید کردم. نامه رو داد و یه خودکار و امضا کردم...
فرستنده یکی از دوستای دوره ز راهنمایی و دبیرستانم بود. اینقدر ذوق کردم:)
آخرین نامه ی کاغذیم قبل از این مربوط به 5 سال پیش بود. از طرف آقای عمو.
یکی یکی این کاغذا رو می خوندم. دستخطش عینهو همون روزهاست:) عکسشم فرستاده بود. همون الی اون روزای خودم بود. نامه ی کاغذی دوست می دارم...
اینکه این5 سال نامه کاغذی رسمی نداشتم معنیش این نیست که این 5 سال اصلا دستخط روی کاغذ بهم نداده باشه کسی وا! این خواهرکوچولویه من عینهو خودم توی کار نامه نگاریه. به همین اساس هم اغلب نامه برام می نویسه:) و البته سایر دوستان به صورت غیر رسمی و بی تمبر و پستچی دستخط رو کاغذ می دن هر از گاهی... کلا جالبه. امتحان کنید:)
اتفاقا داشتم فکر م کردم آدم صبور هم میشه!! حالا بگید ربطش چیه؟
من که نمی گم ربطش چیه:)