الهی! و ربّی! من لی غیرُک
دارد رویِ دستانَ م جان می دهد؛ دلَ م
تلذی می کند
به در و دیوار می کوبد
فریاد می زند
و توی هر فریاد تا نفسَ ش بند بیاید تو را می خواند
ای آنکه گفتی اُدعونی استجب لکُم
از پسِ این همه حجاب که ساخته ام دورِ دلَم
از پسِ این همه مانع استجابت و مَحبَس که ساخته ام از معاصی گِردِ دلَم
صدایَ ش را بشنو مولای من
الهی و ربّی!
من لی غیرُک
من لی غیرُک
افردنی الدهرُ الیک، فقمتُ بین یدیک هذا المقام...
الهی!
عبدُکَ عبدُکَ! لا حیله لی
ولا غنا بی عن نفسی
و لا استطسعُ لها ضرًّ و لا نفعا...
خدایا!
اگر تو صدایَ م را بی پاسخ بگذاری، دگر از چه کسی امید اجابت داشته باشم؟
اگر تو مرا برانی از درت؛ به کدام خانه پناهنده شوم؟
نه
نه
این گمانی نیست که به تو ببرم
گمان من به تو اینست که پاسخم می دهی
که مستجاب می کنی دعاهایی را که با آخرین سِلاحم، با گریه ام، از تو خواسته ام.
دریابَ م ربِّ من
مولایِ من
مالکِ من
دریاب به حق حسین(ع) و پهلوی شکسته ی مادرش زهرا(س)
+
دوستان، معاشران، مومنین، رفقا!
شما رو به الله قسم و به حسینعلیه السلام برای دوستِ گلم دعا کنید.
++
یه ختم قرآن داریم با دوستان برای شفایِ دوستِ گُلی که ازش یاد شد. در این لینک. لطفا هر کسی در توانش هست شرکت کنه. قرآن شفاست و بی شک برای قلب خود مایی که قراره دور هم این ختم رو انجام بدیم، هم برکات و رحمت فراوانی خواهد داشت.