از دل خبر داری؟
سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۵۲ ب.ظ
روزهای پایانی مقطع پیش دانشگاهی بود. یه سری درسها بودن توی تمام ادوار زندگی که تاروپودا باهاشون ارتباط داشتم، مثلا فیزیک ریاضی و البته ادبیات. از نصایح گهربار استاد ادبیات اون مقطع به من این بود
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
ما سرخ از خجالت همچو کسان بی گنه روی به آسمان کردیم که استادا! منظور شریفتان چیست؟
فرمودند یعنی با اهل دل ازدواج کن دخترم...
خوب منو شناخته بودند. دل من خوب می تپید، تمام قد آماده بود. و دل جای خوبیست...