یه وقت یاد نگیرید از این کارای بد بد!
سلام:)
آزمایشگاه الکترونیک داشتیم، استاد ارجمند بسیار تکلیفای جورواجور از ما می خواستن انجام بدیم. دست بر قضا اساتید دیگری هم بودند که از ما توقعات رنگی رنگی داشتن و خلاصه اونقدر سمفونی های متفاوتی نواخته بودند اساتید که مرا رمقِ رقصیدن با تمام آن سمفونی ها نبود حقیقتا، بعلاوه اواخر ترم بود و هوم سیک عارض شده بود بدجور...و خلاصه بهانه ها دست به دست هم دادند تا موجبات ارتکاب مرا به یک کار ناپسند فراهم آورند!
خلاصه دیگه ما پاشدیم رفتیم سراغ دوست جانِ ترم بالایی یه سری از تکالیفِ معادلِ همین تکالیف من از همین استاد مربوط به پارسال رو گرفتم و سرخوش از این کار(که چندان هم عجیب نیست، رایجه بین دانش!جویان) رفتم که تکالیف رو برای استاد مربوطه ارسال کنم. چشمتون روز بد نبینه اومدم اسم و سال و شماره دانشجویی و این چیزا رو عوض کنم و کارِ ناپسندم رو به انجام برسونم که بعدا برای پیوست کردن فایل تکالیف به ایمیل اشتباهی فایل اصلی رو پیوست کردم:|
بعدشم برای اینکه هول شده بودم و از خجالت آب شده بودم(چقدر زشت:( اگر کار بدی بود باید جلوی خدا هم شرمنده می شدم نه در مقابل خدا رودار باشم و وقتی پیش بنده ی خدا لو می رم خجالت بکشم...)یه ایمیل دیگه فرستادم که استادا! برما ببخشای این خطایِ ناکام را که آش ناخورده دهانمان سوزیده است، بزرگواری فرموده و با عفوکردن من از دردِ این سوتی بکاهید...
دیگه نه روی خسیدن مفید واقع می شد و نه موی برکندن! لذا برداشتم رفتم به دوستان گفتم که چه سوتی ای دادم تا با ادخال سرور فی قلوب مومنین بخشی از این عمل ناپسندِ شکست خورده رو جبران کنم و دردِ ناشی از سوتی خود را تسکین دهم...
هفته بعد که آز داشتیم، استاد گفتن خانم فلانی چند لحظه بیاید کارتون دارم، رفتم با استرس و خجالت و این صحبتا... استاد با یه حالت گیجی گفتن: خانم فلانی! یه ایمیل اشتباهی از شما به من رسیده! اون عذرخواهی بابت چی بود؟!
معلوم شد که آقای استاد دست به فایلهای پیوست نمی زنن و کلا متوجه نشدن من چه عمل ناپسندی مرتکب شده ام:|
من هم فقط گفتم: «استادا! عذر می خواهم» و دیگه براشون توضیح ندادم تا در خماری اش بمانند:|
- ۹۵/۰۱/۱۵