صحبتِ جانانه

جـانـَم بگیــر و صحبتِ جـانانه ام ببخـش

صحبتِ جانانه

جـانـَم بگیــر و صحبتِ جـانانه ام ببخـش

صحبتِ جانانه

"بســـمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم"

عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ

وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ

وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

بایگانی

افطاری متفاوت

جمعه, ۹ اسفند ۱۳۹۸، ۰۹:۴۴ ب.ظ

نزدیک اذان یه مشت توت خشک و خوراکی دستش بود به منم تعارف کرد، گفتم مامان من روزه ام نمی تونم قبل از اذان چیزی بخورم، بعد از اینکه روزه رو براش شرح دادم، گفت وقتی اذان بگه می تونی بخوری از این توتا؟

صدای اذان که بلند شد یه دونه توت از خوراکی هاش مونده بود که درواقع برای من نگه داشته بود، داد بهم گفت مامان اذان میگه، افطاری بخور...

+برای مادرمون کارهای ساده ولی با محبت انجام بدیم او خیلی خوشحال می‌شه، و البته قطعا پدرمون نیز هم... انجام بدیم، دعاهای خوبی از شادی دلشون به زندگیمون سرازیر می‌شه...

  • صحبتِ جانانه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">