صحبتِ جانانه

بدبخت زن که بازیچه ی زنده به گور شونده ی همیشه ی تاریخ است

دیروز در بین عده ای در بیابان های سوزان و به دور از سواد و علم

امروز به دست خودش، رسانه ها، سیاستمداران و نظامیان نظم نوین جهانی...

بیچاره ی مفتون مدفون

در بی حجابی و بی هفتی غوطه ور تر باش

تو نباید بتوانی علامه طباطبایی ای، امام خمینی ای، و حتی نباید بتوانی انسان آزاده ای بزایی

از چله ی کمان دامن پاکت نباید نیری به مواضع مسموم جهانخواران شلیک شود

ای زن

تو برجکی هستی که زینت داده شده برایت خودزنی ات

خودت را قدم قدم بکش

حجابت را در بیاور و نفهم این تفکر از آن اندیشه و فطرت و قلب خودت نیست

ندان بانو

در روابط اجتماعی و اختلاط آزاد باش مبادا که حس کنی کسی با چوب و فلک قصد به بهشت فرستادن تو را دارد

بغلط در مطالبات حاشیه ای

برو ورزشگاه بانو

برو سقط جنین را قانونی کن

برو فقط عمل کن

فکر نکن

در این دومینو تسلسل وار همه ی تعلقات سنت را از بد بند وجودت بزدا

کششی که عشق دارد نگذاردت بدین سان

به جنازه گر نیایی، به مزار خواهی آمد....

عاقبت بر سر گور خودت خواهی گریست