صحبتِ جانانه

جـانـَم بگیــر و صحبتِ جـانانه ام ببخـش

صحبتِ جانانه

جـانـَم بگیــر و صحبتِ جـانانه ام ببخـش

صحبتِ جانانه

"بســـمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم"

عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ

وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ

وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب در اسفند ۱۴۰۱ ثبت شده است

مهدی ای که من شناختم...

چهارشنبه, ۱۷ اسفند ۱۴۰۱، ۰۵:۳۵ ب.ظ

اشنایی من با شما به کودکی ام و روز های جمعه و نیمه شعبان ها و رودخانه ی زهره برمیگرده، به نامه هایی که اونجا برای تو می انداختم.

ای بی نیاز از من،

ای کسی که من به درک ساحت تو قدم نمی رسه.

ای کسی که از دم مسیحایی تو دل های مرده زنده شدند...

 عقل من فراتر از انچه خوندم و شنیدم به شهودی نرسیده.

نیازمند کمک هستم.

برای این امر شما رو میشناسم.

سبب المتصل بین الارض والسما...

خدا هم و غم رو از ما به واسطه ی شما بر میداره.

چه کنم...

استدعا میکنم به کرم و لطف خودتون ذنوبی که بین من و خدا هست رو یک جوری رفع و رجوعش کنید.

نسخه ی اشفته ی دیوان عمر من اگر‌اشفته و خط و املا و انشا غلط بخواد باقی بمونه من چکار باید بکنم؟

 

نمیخوام غلط بکنم بعد فلسفه بافی کنم که چنین و چنان...

 

از غلط کردن مصونم کن،

حد شعور من امروز که در اضطرار و استیصالم، اینه، بی ادبی تلقی نکنید این سطح شور رو، از این شعور منبعث شده، لطفا غمض عین کنید در برابر کاستیهاش

شب تاریک و بیم موج‌و گردابی چنین حایل، اگر کمک شما نرسد، فرج پس کی سود حاصل؟

 

در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود.

از‌گوشه ای برون ای ای کوکب هدایت...

 

هدفم کجاست و مشکلم کجا..

در این وضعیت خفض و رفع هم لابد به سببیت شما می تونه اتفاق بیافته.

ای کاش از این حضیض به بالا بری مرا.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • صحبتِ جانانه