صحبتِ جانانه

جـانـَم بگیــر و صحبتِ جـانانه ام ببخـش

صحبتِ جانانه

جـانـَم بگیــر و صحبتِ جـانانه ام ببخـش

صحبتِ جانانه

"بســـمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم"

عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ

وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ

وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

بایگانی
آخرین مطالب

رمان، فیلم، موسیقی؛ هدایتگرانِ کور

چهارشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۱۶ ب.ظ

خوندن رمان در بیشتر اوقات حالِ دلم رو از من می گیره. یعنی دستِ حالِ دلم رو می گیره می بره به سمت و سویی که می خواد. مثل دیدن فیلم و سریال. برای همینه که هفت سالی می شه فیلم نمی بینم، و رمان رو با گذردادن از فیلترهای زیادی می خونم «که البته از این فیلتراسیون تقریبا رمانی دیگه عبور نمی کنه» و خب این خاصیت فیلم و رمان هست، که دست ذهن و دل بیننده و خواننده ی خودش رو می گیره و می بره به جایی که خود این بیننده و خواننده معمولا هیچ نیازی به رفتن به اون محل نداره، و راهِ رفتنش رو تنهایی بلد نیست، و چون خودش تنهایی راه رفتنش رو بلد نبوده در بسیاری از مواقع توی همون عالم ناشناخته مدتها سرگردان می مونه.

رمان و فیلم زاییده ی ذهن خداییست ناقص، خدایی که خوب از سیستم هدایت و تنبیه و تشویق و پاداش و جزا و هزار و یک اسم خدای احد و واحد بی اطلاعه. رمان و فیلم در بهترین حالت اگر از مصدری حکیم صادر شده باشه، یک ابزار قدرتمند و سریع می تونه باشه برای راه بریِ افرادی که هنوز به سطح بالایی از حکمت و معرفت نرسیدن. اما متاسفانه این ابزار نه تنها دست مصدر های حکیم و عالم نیست که مورداستفاده ی تشنه گان هدایت و کمال هم قرار نمی گیره.

بعدا نوشت:

همین قضیه راجع به موسیقی هم صدق می کنه. موسیقی به راه هایی هدایت می کنه، که از بخش تجزیه و تحلیل مغز نمی گذره، در واقع این بخش رو دور می زنه، و یک راست سرِ جای قوانین تصویب شده ی مغز می شینه. اینطوریه که موسیقی صدای زن برای مرد حرامه، و علت رو که بازیابی کنی می بینی؛ موسیقیِ صدایِ زن، غیرت رو در مرد نابود می کنه. این غنایِ حرام، که غیرت مرد رو به باد فنا می ده. همون غنایی ه که هر قدر دلبری و طنازی توش باشه، در محفل خانواده، برای همسر، غیرت مرد رو زیاد می کنه، و مرد رو جوانمرد می کنه.

به طور کلی هنر هایی از قبیل موسیقی، فیلم و رمان بعضا به عنوان ابزاری برای هدایتِ ذهن و روح افراد به سمت و سوهایی خاص و از پیش تعیین شده، استفاده می شه. و به صورت خاص روی "کاریکاتوری بزرگ" و مهم کردنِ جذابیت های جنسی و فرد گرایی تاکید مستقیم و غیر مستقیم می کنه. بعد می بینیم جوانِ مذهبیِ نماز خونِ داعیه دارِ ولایت مداری، در ازدواج فاکتور مهمش می شه جذابیت ظاهری، تا عقده های فرو خورده ی خیابان و فیلم ها و رمان ها و موسیقی ها رو توی منزل باز کنه!

در واقع فرق چندانی بین این جوانِ مذهبیِ ظاهراً سر به زیر و جوان های هرزه وجود نداره! چرا؟ چون قلب و روح نباید حیوان صفت شده باشن، و غرایز نباید به صورت کاریکاتوری و سرطان گونه رشد پیدا بکنند. آخه همه که اون سوپر استارهایِ فیلم ها و رمان هایی نیستن که شما که با جزییاتِ خفن مطالعه و تصور و تخیل فرموده ای! بعدشم! آیا واقعا این شدت از غریزه پرستی درسته؟ لازمه؟ اصالتاً مورد نیازه؟ آیا اگر هوای نفس عنان گیر دل آدم نبود هم آدم جذابیت های غریزی رو اینقدر پر رنگ بهش بها می داد؟ آیا اله تان هوی ست!؟

تصاویر کلوزآپ از صورت زن هایِ هفت قلم آراسته از پشت پرده ی رسانه، پرده های بسیار ظریفی از حیا رو، بی خبر، پاره می کنه. این و هزار و یک حربه ی دیگه که این ابزار های مذکور به کار گرفتند؛  باعث رشد کاریکاتوری و سرطانیه بخش غرایز افراد شده. باعث راحت طلبی هایِ آسیب زا و...

شما فکر کنید یک چیز رو به هیچ عنوان فطرت سالم انسان؛ فطرت دست نخورده ی انسان، نیاز نداره،یا نیازِ بسیار پیش پا افتاده و اندکی بهش داره. بعد این رسانه ها اون چیز رو بزرگ می کنند، درست همونطور که یک عامل آسیب زا نیاز به رشد کاذب در یک سلول در بدن ایجاد می کنه، و سرطان رو ایجاد می کنه. اونوقت این نیاز سرطانیِ کاذب که اصالتی نداره، می شه هم عاملِ درد افراد، هم درمانشون!- البته که به خیالِ دستکاری شده ی خود فرد!- امروزه بسیاری از نیاز هایِ ما اصالت ندارند. و مثل دماغ کاراکترهایِ کاریکاتوری بی رویه برجسته و بی حساب مهم شدن.


  • صحبتِ جانانه

نظرات  (۱۵)

  • خانم الفــــ
  • دیروز توی فکر بودم که پستی بنویسم درمورد اینکه چزا بابام تا دانشگاه، به من اجازه نمیداد رمان بخونم :)
    پاسخ:
    :)
    چه تفاااهمی!
    ;)
    بابای من هم به رمان خوندن من حساس بودن و اجازه نمی دادن بخونم!
  • ریحـ ـ ـ ـانـ ـ ـ ـه عشـ ـ ـقـ ـ ـ م
  • منم اهل فیلم و رمان نیسم ...

    و احسنت!!
    پاسخ:
    فداشما:)

    پس با شمام تفاهم داریم ما:))
    سلام علیکم مومن
    گاها قصدشون هم همینه که آدم رو به همون سرزمین ببرند و روی آدم تاثیر بگذارند
    چیزهایی در ضمن این داستانها به خورد آدم میدن که در طول زمان نتایجش روی آدم معلوم میشه
    عاقبتتون بخیر به حق حضرت ابوتراب
    پاسخ:
    سلام و رحمت خدا برشما

    بله در اکثریت قریب به اتفاق این رمان و فیلمها قصد و بنا بر همین جهت دهی به اذهان عمومیه...

    الهی آمین
    به همچنین شما
    سلام
    بعضی از رمان ها ، با تمام احترامی که برای نویسندگان آنها دارم . داشتم میگفتم ، بعضی از رمان ها ، واقعاً و حقیقتاً چرت می باشند و بیشتر جنبه ی جنسی دارند ، یعنی توصیف شخصیت ها به شیوه ی عجیب و غریبی انجام می شود .
    رمان باید دلی باشد . باید سازنده باشد و خیلی از شعار های دیگر ...
    تشکر ، یه خورده تخلیه ی روحی شدم .
    یاعلی
    پاسخ:
    سلام  و رحمت خدا برشما

    حق می فرمایید بسیاری از رمان ها مخصوصا برای این نوشته می شن، و بعضی از فیلم ها برای این ساخته می شن که جنبه ی جنسی افراد رو به صورت کاریکاتوری رشد بدن...


  • ♡بهشـــت زودهنـــگــام♡
  • یعنی به عمرم تا حالا یه رمان هم نخوندم
    بخاطر همین دلیلی که شما گفتی که دست دل آدمو میگیره و میبره جایی که خودش میخواد
    فیلمم که چی بشه ببینم
    کلا جفتش وقت کشی و روح کشی هست
    پاسخ:
    حق می فرمایی خواهر
    وقت کُشی و جراحت روح میاره دیدن و خوندن این دو محصول
  • علی رسولان
  • این متن از اون گاهی هاست که آدم می مونه چی بگه
    موافقم با این که اگه یکی مث حافظ الان بود و فیلم می ساخت
    واقعن دیدن داشت فیلمش ! ولی حیف فیلم سازهای ما در زمره ی  دست چندم شعرای ما هم نیست چ قدیمی هاش چ جدیدی هاش !
    به هر حال هنر خاصیتی دارد عجیب
    قابل تقدیر و استفاده
    پاسخ:
    هنر قبلا سرریز علم و عرفان و احساسات ناب عده ای مثل حافظ و سعدی و مولانا بود ولی الآن توی دست همه ی جوانک های از خانه گریزانیست که مامانشون با لنگه دمپایی از خونه انداخته شون بیرون!
    باور نمی کنید؟
    یک بار بیایید حوزه هنری ما:)))
    سلام
    خداقوت
    باتلویزیون مدت هاست رابطه خوبی ندارم :)
    رمان ولی مطالعه میکنم گاهی
    اما فقط دفاع مقدس
    یه رمان روسی هم مطالعه کردم خیلی عالی بود
    اما در حال حاضر یه خورده محتوای مناسب و بدردبخور بسختی پیدا میشه ک ذائقه رو کور نکنه
    پاسخ:
    سلام و رحمت خدا برشما

    رمان های واقعی یعنی زندگی نامه ها عالی هستن
    اینها رمان هایی هستن که صحنه گردانشون خداست:)
    عالی
    حق می فرمایید:(
    چند تا نکته:

    1- خب در مورد متن که اینقد فوق العاده بود که اصن حرفی ندارم بهش اضافه کنم. کاملا حرف دل رو زدی و خیلی خوب هم زدی. بعضی نکات برام جدید بود :)

    2- چقد نظرات خواننده های این پست جالب بود... فک می کردم فقط منم که حوصله ی تلویزیون و فیلم و رمان و اینا رو ندارم!!! خیلی حال کردم که در این مورد تنها نیستم!!! :) آخه این پست رو که نوشته بودم، خیلی ها تو نظرات زده بودن تو ذوقم!! حس کرده بودم خیلی داغونم!!! ولی الان امیدوار شدم!! D:

    3- چقد جوابت به نظر "فانوس" باحال بود خواهر... تازه فهمیدم چرا اینقد عاشق خوندن زندگی نامه ی بزرگان و کتب تاریخی هستم... :)

    4- من یه سوالی همیشه برام پیش میاد... خب ببین همونطور که خودتم گفتی، قبلا هنر دست آدم های با حکمت و اهل معرفت بود؛ به خاطر همین در خدمت انسانیت و اعتلای زندگی بشریت گرفته می شد. ولی الان هنر افتاده دست سرمایه دارهای بی دین و ایمون... ولی یه سوالی که همیشه برام هست اینه که مثلا چرا الان علما و حکما و صلحای ما (که تعدادشون کم هم نیس) نباید برن سراغ اینجور هنرهای جوانپسند؟ وقتی میدونن الان جوان ها با همین رمان ها و فیلم های مزخرف دارن به سمت شیطان کشیده میشن، خب چرا کاری نمی کنن؟! مثلا اون نکته ای که درمورد موسیقی نوشتی رو قبلا میدونستم و حتی شنیده بودم که موسقی حال روحی سازنده ی اون موسیقی رو مستقیم (بدون گذر از فیلتر مغز) به شنونده ش منتقل میکنه... خب حال روحی موسیقی دان های عالم هم که مشخصه اصن!!! نتیجه ش میشه این... خب یه لحظه فک کن یکی مث آیت لله بهجت می رفت موسیقی می ساخت! چه می کرد با شنونده ی موسیقی! یکی مث علامه طباطبایی، علامه جعفری، حضرت امام، حضرت آقا، سید حسن نصرالله، علامه حسن زاده ی عاملی، دکتر چمران، شهید همت، و... این بزرگان با اون حال روحی عظیمی که داشتن و دارن پس اگه موسیقی بسازن، چه شود... خب چرا نباید این بزرگان این کارو انجام بدن؟! چرا علما و عرفای ما به دنیای سینماگری و نویسندگی وارد نمی شن؟! آخه یه جوری وارد نمی شن که آدم حس می کنه گناهه! در حالی که ما شمه هایی رو داشتیم مث شهید آوینی... و تشویق هایی رو داریم مث حضرت آقا که همیشه تاکید دارن رو هنر اسلامی و انقلابی... این سوال همیشه تو ذهن من هست :(

    پاسخ:
    1. فدایَ ت
    2.نظرلطفته
    3.خواهش می کنم قابل شما رو نداره:|
    4. آهاااااااااااا
    ببین برف دونه جان، بعضی از ابزار از بیخ و بن و ریشه و ذات یکمی مورد دارن. مثلا موسیقی. موسیقی فی حد ذاته یه ابزار نا مناسبه برای هر نوع تبلیغی! حتی اگر با بکگراند لایت ترین و عارفانه ترین موسیقی بخوای ابوحمزه ثمالی بخونی!
    شنیدی حاج آقا پناهیان چی گفته؟ توی سخنرانی های خدا چگونه انسان را هدایت می کند اگر اشتباه نکنم قسمت 7یا8گوش بده. با یه استاد موسیقی بحث می کردن استاده گفته تو مسجد هم می بینم موسیقی نفوذ می کنه درآینده و...چه اشکالی داره از موسیقی در جهت رشد و تشویق جوانان به دین بهره ببریم؟
    من حقیقتاً ننشستم آثار فیزیولوژیک موسیقی و نحوه ی دیکُد کردن امواج و طنین های موسیقی رو توسط اعصاب انسان بررسی کنم که بدونم دقیقا کدام اثر فیزیولوژیکی و فیزیکی باعث می شه موسیقی(هرنوعیش)باعث ضعف اراده ی انسان میشه!
    ولی حاج آقا پناهیان در جوابش گفته بودن که هرکی هنر خودش! لازم نیست یه موسیقی دست تو رو بگیره ببره در قله ی احساسات!خودت هرقدر توان روحیت هست اوج بگیر!

    ولی راجع به رمان و فیلم، رمان خود به خود مصائبی داره برا خودش، یادته اون ایمیلی که برام از یامین پور فرستاده بودی؟ راجع به اینستاگرام و رمان و... برای ازار قراردادن رمان به همون ایمیل ها ارجاع ت می دم.
    و فیلم...
    می دونی که مامان و بابای صدا و سیمای ما لعنت اللهی بودن؟
    اون زمان شاهِ بد، یه بهایی زیر نظر یهودی های مخصوصی بناش رو گذاشتن ...
    یعنی شالوده ی سینما آلوده ست:|
    می دونی کلا این هنر های اینچنینی سرعت انتقالشون بالاست. یه جورایی مثلا فکر کن از برج میلاد قراره بری بالا هنر روحت در حد پله پله بالارفتنه بعد اینا مثل آسانسور فووری می برندت بالا!
    هنر روح تو طوریه که توی هر قدم فشار خونت و تطابقت با فشار جو و تغییر جاذبه(حالا جاذبه نه اونقدرا ولی مثلا فکر کن نوک میلاد رسیده به ماه;)یه همچین فضایی)تنظیم می شه. ولی اگر با آسانسور یا یه دستگاه سریعتر بری بالا یه هو بالا که رسیدی تا یه چند ثانیه کله ت گیج می ره! فشارت یه هو توی عمل انجام شده قرار گرفته و تو آماده نبودی.
    یه وقتایی حس می کنم موسیقی به راه هایی می بره که واقعا آدم بلد نیست و حتی لازم نیست به اون مسیرها بره، و چون موسیقی دست گذاشته روی چشم عقلت و از راه اعصاب تو رو برده به اون وادی دیگه راه برگشتنی رو خیلییی سخت می تونی پیدا بکنی. یه مدت توی بهت و سرگردانی باید باشی.
    این بزرگانی که اسم بردی از غنا و موسیقی و هنر به شعر رو آوردن!
    یعنی سر ریز حکمت و معرفت و ذوق شون رو در قالب شعر و تغزل ارائه دادن.
    شما برو غزل حضرت امام رو بخون
    بعد امام راحل خودشون راجع به سعدی فرمودن:
    شاعر اگر سعدی شیرازی است
    بافته های من و تو بازی است
    حالا به دلیل هنر شاعرانگی یا به دلیل معرفت بالای موجود در شعر سعدی این رو فرمودن...

    ولی رسانه ایه متعهده حکیم مخلص که هنر رو ابزاری بکنه در خدمت دین خدا واقعا کم داریم!
    واقعا کم...
    یعنی می گم واقعا کم می خوام ببینم توی ذهنم این عده ی کم کیا هستن هم اسمی نمیاد تو ذهنم! البته ان شاءالله این از کم سوادی منه:|
    البته بذار این نوید رو بهت بدم که چندسالی هست که حوزه ی علمیه ی قم با کمک یه ارگان هایی قصد دارن یک سری سینماگر و هنریه متعهد تربیت کنند و به بدنه ی سینمای کج و کوله مون تزریق کنند. یه کارهایی هم اونطوری که اون استاده مژده می داد انجام شده.
    ولی من خودم شاهدم دوتا از بهترین و متعهد ترین دوستانم دارن می رن رسانه ای متعهد بشن:)


    حالا در کل نظر مثبتت چیه خواااهر؟
    :|
  • فاطمه سادات
  • واقعا حرف دل من رو گفتید..
    واقعا عاشق کتاب و رمانم.ولی چند وقتیه سعی میکنم این علاقه رو به سمت کتابای دفاع مقدس بکشونم
    پاسخ:
    خواهش می کنم
    خوب کاری می کنید
    پس و اینک شوکران رو
    مرگ از من فرار می کند رو هم بخونید:)
    خوب ِ که خوراک ذهنت رو کنترل می کنی ! :)

    پاسخ:
    چاره ای نیست،باید کنترل کرد...

    خوش آمدی:)
    بسیار ممنون از توضیحات مفید و جامع و ارزشمندت :)

    پاسخ:
    خواهش می شه:|
    اتفاقا یه وقتی داشتم با یه بنده خدایی در مورد شعر این حرفا رو میزد.
    ایشون سنشون خیلی بزرگتر از من بود و تخصصی توی زمینه ی شعر کار میکردن.
    میگفت که الآن شاعرای جوون ما بیشتر به سمت واگویه های عاشقانه کشیده شدن و دیگه  خبری از اون عشق الهی و عرفان و حقیقت نیست.

    با متن که موافقم.

    اما یه نکته ای رو اضافه کنم؟!
    میدونید الآن حتی مداحی های ما هم سبک فاخر ندارن. یه سری چرندیات رو تحویل ما میدن به عنوان مداحی. الآن اسم نمی برم ، ولی بعضی مداح ها عملا دارن قصه عاشقانه ی خیلی سبک به خورد ما میدن !
    و این هم خییییلی خطرناکه...
    پاسخ:
    آره عزیزم با صحبتهاتون موافقم

    بله مداحان ارجمند هم تو حاشیه ن، و این خطربزرگیه
  • منتظر مهدی
  • سلام.
    این قدرت بی نظیری که توی هنر هست رو خب باید به کار بگیریم. این که بگیم رسانه فلانه - که البته هست و خودم مدتهاست تلویزیون ندیدم- و رمان بهمانه -که البته من نمیتونم نخونم کلا کرم کتابم- مشکلی رو حل نمیکنه صحبت جان چون در حال حاضر این ها تغذیه فرهنگی جامعه ماست انگار که به یکی که روزهاست غذا نخورده بگی این مرغ بریون با ظاهر خوشمزه فاسده نخورش!
    نمیتونه چون بهش نیاز داره. اون نمیفهمه فساد یعنی چی. حتی با وجود ادویه های زیاد به نظرش مرغه خوشمزه هم هست. باید به فکر جایگزین باشیم.

    پاسخ:
    سلام خواهرجان
    میفهمم چی میگی
    نمیشه از آدم گرسنه پفک رو بگیری و کباب دستش ندی!
    عاقلانه نیست
    باید وقتی بهش میگی پفک بده نخور
    بره بریون و کباب رو بذاری جلوش
    گرسنه س دیگه...

    پستتون رو به همراه نظرات خوندم. جاهایی اش رو قبول داشتم و با جاهایی اش مخالف بودم. اما یه سری نکات:
    ///که طولانی هم هست///

    1- قرار دادن رمان در کنار فیلم در کنار موسیقی و صحبت کردن یکجا در مورد هر سه را قبول ندارم. رمان عالمی دارد و فیلم هم و موسیقی هم. و هر یک مشخصاتی کاملا متفاوت با دیگری. پرداختن جنبه ی مشترک مذکورشان هم (که به نظر من همچین مشترک هم نیست) بدون در نظر گرفتن جنبه های متمایزشون درست به نظر نمی رسد.
    2- در مورد موسیقی اصلا صحبت نمی کنم چون نظریه های بسیار زیادی در موردش هست و من ترجیح میدم گوش ندهم. اما نباید از نغمه ی داوود (علیه السلام و الصلوات) غافل بود. کلا چیز مرموزیه که سخن حاج آقا پناهیان رو می پسندم و اما:
    3- رمان و فیلم دو ابزراند. ابزاری هنری برای انتقال مفاهیم عالی و دانی. هر زمانه ای ابزار هنری خودش را دارد. بعضی از ابزارها همشگی اند : مثل شعر و نثر که تا تمدن انسانی هست زیبایی های زبانی هنرند. قرآن از همین ابزار همیشگی برای انتقال عالیترین مفاهیم استفاده کرده است. قرآن متنی است نه شعر و نه نثر و در اوج هنر.
    4- در این زمانه ، جدال حق و باطل ، توحید و شرک، خداپرستی و کفر، جبهه حق و جبهه استکبار و استبعاد، در میدان فرهنگ و به وسیله ی این ابزارهاست. ترویج سبک زندگی به وسیله این ابزارها. حالا سئوالی که پیش می آید این است: آیا تمام فیلم های عالم و رمان های عالم مصدور از جبهه ی استکبار و بخاطر زر و زور آن بوده ؟! پاسخ من منفی است. مخصوصا برای رمان. هنر با زر و زور پدید نمی آید. میلیاردها دلار هم که خرج کنید اثری مثل بینوایان یا ژان کریستف خلق نمی شود. مطالعه این آثار منفعت های بزرگی دارند مثل آشنایی با روح آزادی خواه توده ها در جهان ، مردم شناسی، جامعه شناسی، تاریخ شناسی ، جریان شناسی و ...
    5- بر جوانان مؤمن انقلابی مبارز امروز واجب است که در جنگ حق و باطل شرکت کند، و این جنگ امروز در زمین فرهنگ است ، و بدون شناختن ابزارها و استفاده از آنها پیروزی ممکن نیست.

    ///ببخشید طولانی شد///
    پاسخ:
    سلام
    ممنون بابت دقت نظرتون به این پست
    درست می فرمایید اما منافاتی با عرض بنده نداشت
    شاید بهتر بود که مجزا بحث می کردم اما در کل منظورم رو ادا کردم، این ابزارها باید دست اهلش باشن که نیستن و در دست اهل نبودنشون اونها رو خطرناک کرده.
    میبینید که بزرگترین هجمه ها رو از طریق فیلم ها انجام می دن
    و فیلم ها معمولا چیزی نیستن جز رمان های به سینما کشیده شده.
    حق.. صحبت تون خیلی دقیق و مفید بود..

    فیلم که واقعا آدم به ندرت چیز مفیدی پیدا می کنه. گاهی همین کارتون ها و برنامه کودک ها خیلی مفیدتر از فیلم های سینمایی و سریال هاست. فرقی هم نمی کنه داخلی و خارجی متاسفانه هر دو مشکل دارند. داخلی کمتر البته. کارتون و انیمیشن هم بیشتر مد نظرم همون قدیمی هاش هست و بعضا جدیدهاشون هم خوب داره.
    اما گفتید فیلم ها معمولا چیزی نیستن جز رمان های به سینما کشیده شده. راست میگید اما باید این رو در نظر بگیرید هر رمانی به سینما کشیده نمیشه و کاملا گزینشی رمان ها تبدیل به فیلم نامه و در نهایت فیلم میشن. خیلی از رمان های ارزشی هم که وارد سینما میشن هم آنچنان براشون سرمایه گذاری انجام نمیشه که در نهایت محصول به پسند مخاطب برسه. گاهی هم تفاوت فیلم با رمان اون قدر زیاد هست که واقعا آدم نشانه ای از ارزش های اون رمان در فیلم نمیبینه (نمونه ش رمان آنا کارنینا از لئو تولستوی و فیلمش که یکی دو سال پیش دیدم).
    الان مفیدترین استفاده ای که میشه از تلویزیون کرد فقط برای اخبار هست و برنامه های گفتگو محور سالم و بعضا مستندهای دغدغه دار اجتماعی، سیاسی و ... .

    موسیقی شاید خطرناکترینش باشه. چون آدم متوجه تاثیرش نمیشه و به قول شما از بخش تجزیه و تحلیل مغز نمیگذره. خطرات و مضراتش خیلی زیاده و متاسفانه توسط اهالی فرهنگ خودمون هم داره ترویج میشه. یک جایی امام تو چهل حدیث از قول استادشون میگن که بیشترین تاثیر رو در سلب عزم و اراده از انسان همین تغنیات دارند. تو روایت هم از پیامبر صلی الله علیه و آله به نظرم داریم که غنا از خود نفاق برجای می گذارد. و واقعا هم هر دو کلام رو آدم میتونه خودش کاملا درک کنه. از اونجایی که ما خودمون در این زمینه تجربه های بد زیاد داریم یک تحلیل های دست و پا شکسته ای هم برای این دو کلام تو ذهن مون داریم..

    در مورد رمان اما تا دلتون بخواد رمان های مفید و سالم وجود دارند. آقا رمان ها و نویسنده های مختلفی رو معرفی کردند و ازشون تعریف و تمجید کردند. و فکر می کنم تو "من و کتاب" یک جایی از ایشون نقل شده که هر شب پیش از خواب بیست دقیقه رمان مطالعه می کنند. یک جای دیگه از رمان به عنوان یکی از بهترین راه های آشنایی با فرهنگ و رسوم و تمدن مردم ملت های مختلف یاد کردند. یک جایی که البته من خودم ندیدم و نخوندم و یکی از دوستان می گفت که از ویکتور هوگو به عنوان یک حکیم یاد کردند. ...
    البته که مشخصه که تا دلتون بخواد رمان های مضر و به قول خانم الف زرد و بیمار هم وجود دارند که آدم باید ازشون فرار کنه.
    در مورد زندگی نامه و جوابی که به برادر/خواهر مون فانوس دادید باید بگم که لزوما هر زندگی نامه ای مفید نیست. یک دلیل ش اینه که لزوما هر زندگی ای ارزش کندوکاو و بازنگری رو نداره. دوم این که لزوما هر زندگی نامه ای که صحنه گردانش خداست از زبان خدایی هم بیان نمیشه که بخواد مفید باشه! خیلی وقت ها زندگی نامه های مفید رو نویسنده هاشون خراب می کنند.

    حرفهای خانم پرواز حرف دل ما بود. خیلی از این بابت ناراحتیم..

    ببخشید طولانی شد. پست و نظرات و البته جوابها خیلی مفید و ارزشمند بودند. خدا توفیق بیشتر و خیر کثیر بهتون عنایت کنه..
    پاسخ:
    ممنون بابت نظر جامع و خوبتون
    البته منظورم از رمان رو خوب تبیین نکردم
    به نظرم رمان رو خیلی باید با دقت انتخاب کرد برای خوندن
    و رابطه ای که بین گزینش رمان برای فیلم ساختن و نوع پردازش های سلیقه ای در این میانه از رمان رو هم با شما هم عقیده هستم.
    خیلی ممنون

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">