...
سه شنبه, ۳۰ آذر ۱۴۰۰، ۰۹:۳۴ ق.ظ
پیشترگمان می کردم تا 18 سالگی یه کار مهم کردم. سالها گذشت و از 18 و 28 هم عبور کردم، ولی اون کاره رو هنوز نکردم. خدایا من به خون دل خودم دستم آلوده است... نگذار این عمر اینطوری بگدره و تمام بشه... نگذار این هرآنچه که دادی و ازش مورد سوال قرار خواهم گرفت و شعور بندگی تام و کمال تو رو باهاشون ندارم، به زوال بره و فقط وبال گردنم بشه بار عدم بهره بری و از اون بدتر بار سواستفاده ازشون...
خدای خوبم
آدم وجدان داره. من بنده های خوبت رو میبینم. می بینم کیا بنده های تو هستن. توی سکوت و پنهانی یه گوشه ای یه نگاهی به من هم بنداز...
سلام
دقت کردی همیشه تو وبلاگت داری می نالی؟
بسه بابا کل وجود آدمم لازم نیست لوامه باشه
معلوم نیست چه زندگی خوبی هم داری و از اون خانم سوپرمذهبی ها هم هستی