صحبتِ جانانه

تو بخیل نیستی.

مخازن نزد تو پایان پذیر نیستند.

تو میتونی ظرف رو بدون عقوبت بشوری و مظروفی درونش بریزی که تابحال به خواب ظرف هم دیده نشده از خوبی و گوارایی.

چشم از تو.

نور از تو.

شور منبعث از شعور از توست...

لطفا امیدم رو‌ناامید نکن..

به تقویم خودم از عالم خیلی عقبم..

عقب...عقب...گرفتار...

تو خدای من و همه اونایی هستی که نگرانشونم...

تو خدای منی و همه اونایی که اطرافم قرار دادی...

تو اگرچه به من بی نیازی، ولی من بدبخت بیچاره ی تو ام...

زشته بخدا، زشته از تقویم هم شرمم میشه.‌..

لطفا بده 

توفیق توفیق را و خود توفیق را و تبعات نورانی آن را...